مقدمه
فلسفه هاي آ. پ، هدفها و ارزشهايي را بررسي ميكنند كه نظامهاي تربيتي متضمن آنها هستند و آنها را رشد و گسترش مي دهند. هرگونه تربيت يقيناً و طبعاً داراي مبناي فلسفي است كه همه فعاليتهاي مديران و معلمان در مقاطع مختلف آموزشي حتما از آن «مبناي فلسفي» متاثر خواهند شد و نگرش و گرايشهاي ايشان را نسبت به امور و مسايل و كاركردهاي تربيتي در جامعه به ويژه در محيطهاي آموزشي، آنان را «فلسفه تربيتي» مي خوانيم بديهي است كه چگونگي (وسعت و عمق) فلسفة تربيتي هر معلم، چگونگي فعاليتهاي تربيتي (تربيت و تدريس و مديريت آموزشي) او را تعيين ميكند.
هر فلسفه تربيتي (فلسفه آ. پ) معمولاً پيشگامي دارد كه «فيلسوف» آن ناميده ميشود او كسي است كه بيش از ساير متفكران به امر آ. پ پرداخته، وسيع تر و عميق تر ازآنها دربارة آ.پ انديشيده و نظرها يا آراي تازه و ابتكاري اظهار كرده است.
هر فلسفه آ. پ ارتباط دارد به افكار و عقايد ما در اينكه:
الف- مردم چگونه بايد باشند؟
ب- چگونه بايد زندگي كنند؟
بنابراين يك فلسفه تربيتي سعي خواهد كرد:
- مجموعه اي از هدفهاي تربيتي را روشن كند.
- آن هدفها را زير نور ارزشهاي اخلاقي عمومي توجيه كند. تحت تأثير همين هدفهاي مشخص هست كه خواهيم توانست آنچه را كه كودكان و نوجوانان ما بايد ياد بگيرند را تعيين كنيم.
بحث در مورد مكاتب فلسفي به اين منظور است كه ببينيم:
- چه مسايلي در آ. پ مطرح شده اند؟ چه نوع ديدهايي دربارة آنها وجود دارد؟
- چه روشهايي براي سودبخشي كردن فعاليتهاي معلم پيشنهاد ميشوند؟
- مفاهيم تربيتي چگونه تجزيه و تحليل ميشوند؟ و توجيه مسايل تربيتي چگونه است؟
همان طور كه گفته شد فلسفه آ. پ داراي مكاتبي است كه ما در اينجا به شرح مكتب واقع گرايي (رئاليسم) و دو مكتب عمدة آن (واقع گرايي قديمي، تعقلي و واقع گرايي طبيعي يا علمي) در مورد جهان، انسان، شناخت و ارزش و تأثير آنها بر تفكرات و كردارهاي تربيتي و توانائي نقد و بررسي رفتارهاي تربيتي مبتني بر اين فلسفه خواهيم پرداخت.